مامانم یه مدت بیمارستان بودن، ۳ ماه بستری و یک سال هم سر پایی مراجعه داشتن، همهی مدت به لطف خدا من در خدمتشون بودم، دشواریهای زیادی تحمل کردیم و کلکسیونی از بیماریها براشون ایجاد شده بود، از جراحی باز آبسه کبد و آب آوردن ریه و سنگ و گرفتگی شدید مجرای صفراوی تا گرفتگی عروق قلبی و آنژیوپلاستی و آب مروارید چشم چپ و.....
دیابت فشار چربی خون
نگم براتون که آخرشم گفتن اصا آبسه چی؟ کشک چی؟ اون کیست هیداتید بوده
تو این مدت انواع و اقسام پزشک و پرستار و پرسنل بیمارستان هم دیدم
یه آقای دکتری، آنژیو رو برای مادرم انجام دادن که بسیار رفتار شرافتمندانهای داشتن، مادرم به ایشون خیلی اعتماد داشتن، یه بار که رفته بودیم خدمتشون مامانم به ایشون گفتن پسرم!
من تازه اونجا بود که فهمیدم حسادت هم داشتم خودم بی خبر بودم....چشام به دکتره گیوتین ارسال میکرد....
بازدید : 997
چهارشنبه 6 خرداد 1399 زمان : 4:22